سکوت میکنم نه اینکه دردی نیست...
گلویی نمانده برای فریاد....
کاش میشد زندگی را عوض کرد
مثل چای وقتی که سرد میشود...
هوایت دستان سنگینی داشت
وقتی به سرم زد فهمیدم...
نظرات شما عزیزان:
[
عادت
| ||
سکوت میکنم نه اینکه دردی نیست... گلویی نمانده برای فریاد....
کاش میشد زندگی را عوض کرد مثل چای وقتی که سرد میشود...
هوایت دستان سنگینی داشت وقتی به سرم زد فهمیدم... نظرات شما عزیزان:
] [ 17:30 ] [ bahar ]
[ |
||
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |